سیب

از یک سیب نیمی ما
نیمی دیگر دنیای بزرگ ما
از یک سیب نیمی ما
نیمی دیگر مردم ما
از یک سیب نیمی تو
نیمی من
هر دوی ما...

دعايي از دكتر علي شريعتي

  خدایا !

مرا از همه ی فضائلی که به کار مردم نیاید محروم ساز  و به جهالت ِ وحشی ِ معارفِ لطیفی مبتلا مکن که در جذبه ی احساس های بلند و اوج معراج های ماوراء ، برق گرسنگی در عمق چشمی و خط کبود تازیانه را به پشتی، نتوانم دید ! "

 

...

تو خوب می دانی که من

 دل گیرم

و

خوب تر می دانی

که

...

نمی توانم

...

تا تو شدی صاحب من

این تن من جام بود - جام بگیر از کف من جام تنم را بشکن - تا که رهم جلد ز تن این دل پُر شور و شرم - بند بگشتست به تن بند تنم را بگُسل - تا که نَهَم سر به دَمَن جمله ی این کلّ وجود - مُختص تو گشت سمن چون تو شدی روح جهان - روح دمیدی به بدن جمله به تسخیر تو شد - تا تو شدی صاحب من

...

من اینجا بس دلم تنگ است

 و هر سازی که می بینم بد آهنگ است

 بیا ره توشه برداریم

قدم در راه بی برگشت بگذاریم

 ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است ؟

 م.امید

...

حرف بزنم یا نزنم !!!